دستان سیستان
مهدی بزی الری
 
 

رسم اوشیدر

 یکی از رسوم و باورهای دیر پای بومیان سیستان که در اطراف هامون مسکن داشته اند این است که :

در شب نوروز (شبی که فردای آن نوروز است ) دختر جوان و زیبایی را که پانزده ساله باشد لباس نو می پوشاندند و بر شتر آذین شده سوار می کنند و بر کنار آب هیرمند یا هامون می برند و در آنجا گروه مردان و زنان از هم جدا می شوند؛ مردان دور از اجتماع زنان به شادی و سرور می پردازند و دهل و سرنا می نوازند و پایکوبی می نمایند. آن طرف زنان؛ دختر جوان و باکره را که (اوشیدر) نام نهاده اند ؛ برهنه داخل آب می کنند و بعد با دف و دهل تا نیمه های شب به شادی و نشاط می پردازند؛ نزدیک سپیده دختر از آب بیرون می آورند و لباس پوشیده و باز بر همان شتر آذین شده سوار می نمایند و به خانه برمی گردند .

بی گمان این رسم از باورهای زرتشتی است که تا کنون در میان برخی از مردم سیستان باقی مانده است .

بنا بر روایات مذهبی زرتشتیان؛ عالم از بدو خلقت تا پایان به دوازده هزاره تقسیم می شود که دهمین هزاره؛ هزاره اوشیدر و سپس هزاره اوشیدر ماه و در آخر هزاره سوشیانس که از این آخری جهان راستی و جاودانه بر پا خواهد شد. اینان نطفه ها یا نبیره های زرتشت اند . که از کنار آبهای هامون از مادر پانزده ساله؛ هر یک به فاصله هزار سال از همدیگر ظهور خواهند کرد و جهان را از کژی وبدی و نادرستی وزشتی ودروغ پاک خواهند نمود. بدین سان گویا سیستانیان هنوز هم باور دارند که ممکن است نطفه زرتشت از آب هامون در بطن دختر زیبای باکره نفوذ کند و سرانجام افتخار مادر شدن یکی از موعودها را پیدا نماید.

زرتشتیان معتقدند در دریاچه کیانسه ( هامون) سه تخم از زرتشت به یادگار مانده ۹۹،۹۹۹ فره وشی یا فرشته نگهبان از تخم ها حراست می کنند؛ هر هزار سال دختر باکره ای از مردم سیستان که در این آب شنا کنند از این تخم بارور و مولود سوسیانس و یا نجات دهنده هست. اولی را کیخسرو رادانسته و دومی یا سومین گویا هنوز نیامده است. بی دلیل نیست که پیروان زرتشت؛ سیستان ودریاچه هامون را مقدس و سرزمین موعود می دانند و باور دارند که روزی نجات دهنده ی آنها از آبهای مقدس هامون بیرون می آید.

 کاسه شکستن

 در سپیده دم تحویل سال نو؛ بر اساس یک سنت قدیمی ایرانی و سیستانی کلیه ی ظروف سفالی که در عرض یک سال از آنها بهره برداری شده است؛ از کاسه وکوزه شکسته می شد و تکه پاره های آنها پشت بام جای می گرفت . و یا بالای بام می بردند و هم آنجا می شکستند. این کار تقدس داشت و معتقد بودند اگر این کار صورت نگیرد؛ ارواح پلید که درون آنها جای گرفته اند، خانواده و اعضای آنها را ناخوش و زرد روی می کنند. بعدها که ظروف مسی وروهی، چدن، نقره و طلا جای سفال را پر کردند باز هم اوایل بهار چند تا کاسه و کوزه ی سفالی خریده و به همان ترتیب می شکستندو ارواح پلید را از خانواده خود دور می کردند. از علفهای سبز بهاری و خصوصا گندم و جو به سر درب تمام اتاق ها و حتی درب منازل به کمک گل چسبانده و آویزان می نمودند و معتقد بودند این کار میمنت داردو تا تحویل سال بعد سبز و خرم خواهند بود. بعضی تا سال بعد آنهارا حفظ کرده وسال بعد، علف های تر وتازه جدید را با علف های کهنه و خشک قبلی تعویض می کردند.

 به کمک پنبه وچوب فتیله هائی می ساختند به اندازه  قد یک مداد و پنبه آغشته به روغن و در پشت بام و رف ساختمان آتش می زدند که هم به تعبیر آنه اشگون داشت و هم روشنایی و نور را استقبال و احترام می نمودند؛ در حقیقت می توان گفت آنها به جای شمع های امروزی بودند و به تعداد اعضای خانواده نیز درست می گردید . بعضی یک شاخه ی خشکیده ی گز را به آن پنبه پیچیده و به روغن آغشته و آتش می زدند و در پشت بام و به اصطلاح لبه ی رف ساختمان قرار می دادند.

 نان سال

 نان سال و کلوچه از واجبات سفره سیستانی است . خمیر آن هماننند کلوچه آماده و نانی بزرگ در داخل تنور پخته می شود وهمان تافتون سیستانی است.

برای هر خانواده فقط یک عدد و در سفره موقع تحویل سال باید داخل سفره باشد . مردم معتقدند : (بی بی نوروز) هنگام تحویل سال به همه خانه ها سر میزند تا ببیند که آیا نان در سفره هست یا خیر؟ و آن را نماد برکت روزی صاحب خانه میدانستند، نان سال برکت را برای مدت یکسال در خانه حفظ خواهد کرد.

پخت سمنو نیز برای سفره تحویل سال برای بعضی خانواده ها که امکان آن را داشتند لازم بود.

پخت قتلمه نیزاز دیگر نمونه ها بود: اول قتلمه تنوری و دوم قتلمه دیگی. قتلمه تنوری را داخل تنور و آرد را پیچ پیچ با روغن مخلوط و لایه لایه روی هم گرد و کمی خمیر آرد را از بالا و پایین کلاف مانند تافتون در تنور می پختند. قتلمه دیگی یا قلیفی بهترین نوع آن است. وقتی خمیر به اشکالی که گفته شد آماده گردید. داخل دیگ روغن میریزند و خمیر لایه لایه و پیچ پیچ در آن قرار و سر دیگ بسته میشد و آنگاه تمامی دیگ را با آتش سرخ شده زیر آتش میکردند.

 سفره ی عید

در سفره عید باید موارد زیر قرار میگرفت:

۱.قرآن   2. نان سال    3. قتلمه    4. تجگی یا سمنو    5. آینه ای که بر روی آن تخم مرغ خام میگذارند   6. انواع کلوچه

مردم سیستان بر این باور بودند که : کره ی زمین روی شاخ های گاو قرار دارد و گاو هم روی نهنگ و موقع تحویل سال گاو زمین را روی شاخ دیگرش میبرد بنابراین زمین تکان میخورد و این حرکت باعث میشود تا تخم مرغ روی آینه بچرخد.

قبل از تحویل سال دخترکان سیستانی معتقدند که (بی بی نوروز ) سرش را میشوید اگر باران آمد آب باران را جمع کرده با آنها موها را می شستند و اعتقاد دارند موهایشان رشد مینماید مردم سیستان سعی دارند صبح عید به سیاهی نظر نکنند صبح عید نگاه کردن به سبزه و صورت کودکی خوشرو میمنت دارد. پس از بیدار شدن اهل خانه، پس از دست و رو شستن روبوسی می نمایند قبل از اینکه اهل منزل از خواب برخیزند مادر لباس های نو هر کدام از فرزندان را در کنار رختخواب گذاشته تا بپوشند و از هر نظر پاک تمیز و نو باشند همانند تحویل سال کهنه به نو.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 17 فروردين 1392برچسب:نوروز در سیستان,سیستان,زابل, :: 12:51 :: توسط : مهدی بزی الری

امروزه در سيستان بجز مادربزرگها كه عنوان « بي بي » را از آن خود مي سازند ، زنان سيّد و زنان خان و سردار و بزرگان و ريش سفيدان و شكسته بندهاي يك فاميل نيز ، اين عنوان را دارا مي شوند . بنابراين دادن عنوان « بي بي » به دختران و زنان و مادران بزرگوار سيستاني ، پيشينه اي بسيار كهن دارد .
در گويش سيستاني برخلاف ديگر جايهاي سرزمين اهوراييمان – ايران – به نوروز « بي بي نوروز» گفته مي شود . در حاليكه « عمونوروز » مُصطلح مي باشد . البته واژه ي «نوروز» كه در پهلوي « نوگ روز Nogrōz » و بعدها به شكل « نوك روز Nok-rōz »درآمد ، همانيست كه ابونواس ، شاعر نامور در وصف بهروز مجوسي سروده :

« به حق المهرجان و نوكروز وفرخ روزالبسال الكبيس »

وهمين شاعر در جايي ديگر گفته : «والنوكروز الكبار » ( = نوروز بزرگ )
عربي شده اي اين واژه ، نوروز و نيروز شد كه در ادبيات پارسي به جشن فروردين و جشن بهار و بهار جشن خوانده شد » . *
« نوروز » در سيستان ازنظر تلفّظ باتلفّظ پهلوي آن ، يكسان است و سيستانيان نيز همچون ديگر هم ميهنانشان، علاوه بر گراميداشت اين نام و اين جشن فرخنده ، مادران موعودهاي زرتشتي را كه با زايش اين فرزندان رهايي بخش دادو راستي را جايگزين بيداد و ستم و ناراستي مي كردند و روزي نو در زندگي جهان و جهانيان پي مي ريختند ، عنوان « بي بي نوروز » مي دادند – كسي كه به آبهاي پاك و مقدّس درياچه ي هامون ، تن مي سپرد تا آينده زرتشتي دربطني پاك بارور شده و براي رهايي آدميان راه گم كرده ، پديدار گردد–.

منبع: تالارگفتمان سیستانیان

سرحدي ، ابراهيم . 1388؛ ريشه يابي سد واژه سيستاني ، انتشارات سيمرغ خراسان



 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:بی بی نوروز ,نوروز در سیستان,سیستان,زابل, :: 9:57 :: توسط : مهدی بزی الری

« بي بي نوروز سيستان »
فاطمه مرادزاده / جام جم

[تصویر:  shabechelleh.jpg]


مردم سيستان و بلوچستان، آداب و رسوم خاصي براي استقبال از آيين بزرگ نوروز داشته اند كه هنوز هم برخي از آنها را بخوبي حفظ كرده اند، بخصوص سنت شب هاي قبل از عيد را. در آن شب ها زنان كارهاي ناتمام چون دوخت و دوز را انجام مي دادند و مردان منتظر فصل درو بودند؛ شب ها زود نمي خوابيدند و دور هم مي نشستند و ظروف تخمه، خرما، لندو (مخلوطي از خرماي بدون هسته و گندم برشته، كنجد يا كنجد و خرما) و گندم بريان، پر و خالي مي شد و صداي قليان در اتاق طنين انداز بود.

در اين منطقه، روز پيش از عيد را علفه مي گويند؛ شايد اين علفه همان عرفه باشد يا اين كه به دليل چسبانيدن دسته اي جو خوشه نداده بر سر در اتاق ها به اين نام معروف است. شب قبل از عيد مردان و زنان حنابندان دارند و صبح روز علفه مي شويند. روز علفه كمتر خانه اي است كه بوي كلوچه ندهد. در اين روز همه چيز بوي تازگي مي دهد و زمان جوان مي شود. روز علفه در سيستان روز گرامي داشتن بي بي نوروز است. به باور مردم اين منطقه، در اين روز بي بي به همه خانه ها سرك مي كشد تا ببيند براي استقبال از او چه كرده اند؟

وقتي در شب هاي عيد و روزهاي قبل از آن باران ببارد، حتي يك نم نم، مي گويند بي بي نوروز سرش را مي شويد. همچنين اين باران نشانه اي است از وضعيت مالي خوب، كمي اندوه و گرفتاري براي مردم، چون بي بي مردمش را بسيار دوست مي دارد. مردم سيستان سعي مي كنند صبح عيد به سياهي نظر نكنند و نگاه كردن به سبزه و صورت كودك خوشرو را مبارك با ميمنت مي دانند و معتقدند سبزه در اين روز نور چشم را زياد مي كند.

سفره عيد شكل مخصوص به خود را دارد. در شهر تقريبا همان هفت سين است، اما در روستا عبارت است از: قرآن، نان سال كه جزء جدا نشدني سفره عيد است، قتلمه، تجگي (سمنو)، يك آيينه كه روي آن يك تخم مرغ خام مي گذارند و كلوچه.

مـردم سيستان معتقد بودند كه در صبح روز عيد، بي بي نوروز به تمامي خانه ها سر زده و سفره را بازديد مي كند. نان سال نماد بركت و روزي صاحب خانه بود و كسي كه نان سال را بزرگ تر و بهتر در سفره داشت، به همان نسبت در طول سال بركت به خانه اش خواهد آمد.نان ديگري كه پختن آن در شب عيد مرسوم است و مردم سيستان در همه اوقات از آن استفاده مي كنند، قتلمه نام دارد. در گذشته مردم سيستان انواع قتلمه و سمنو را در روزهاي عيد با خود به زيارتگاه ها مي بردند و از آن هنگام ظهر به جاي ناهار استفاده مي كردند.

در سپيده دم تحويل سال نو؛ براساس يك سنت قديمي ايراني و سيستاني كليه ظروف سفالي كه در عرض يك سال از آنها بهره برداري شده است؛ از كاسه و كوزه شكسته مي شد و تكه پاره هاي آنها برپشت بام جاي مي گرفت يا آنها را بالاي بام مي بردند و همانجا مي شكستند. اين كار تقدس داشت و معتقد بودند اگر اين كار صورت نگيرد، ارواح پليد كه درون آنها جاي گرفته اند، خانواده و اعضاي آنها را ناخوش و زرد روي مي كنند.

منبع: تالار گفتمان سیستانیان- سایت آفتاب


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:بی بی نوروز ,نوروز در سیستان,سیستان,زابل, :: 9:50 :: توسط : مهدی بزی الری

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به نام ایزد دانا و توانا باسلام و درود فراوان این وبلاگ در نظر دارد سیستان باستانی را با تاریخی سراسر افتخار و حماسه در حد توان حداقل به فرزندان این سرزمین بیشتر معرفی کند تا همان گونه که این سرزمین به فرزندان برومندش مباهات میکند مردمش نیز به سرزمین مادریشان افتخار کنند. باشد که موجبات رضایت ایزد را فراهم کنیم.
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دستان سیستان و آدرس dastansistan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.