در محلي بنام دهانه غلامان در نزديکي روستاهاي ده رستم وقلعه نو شهرستان زابل بقاياي شهري عظيم از روزگار هخامنشيان بر جاي مانده است اين شهر که در زير توده اي عظيم از شن هاي روان مدفون شده بود اولين بار در سال 1339 هـ ش شناسايي ودر طي سالهاي 44-1341 مورد خاکبرداري وکاوش قرار گرفت اين شهر در نزديکي رودخانه خشک رود بيابان وشعبات رودخانه هيرمند رشد نموده وشکوفا گرديد اين شهر بر روي تراسي طبيعي از دوران پلئو - پليستوسين که حدود 5 کيلومتر امتداد دارد احداث شده است اين تراس بطور طبيعي بصورت سد وخاکريز طبيعي ميان دو حوزه آبگير طبيعي ( چاه نيمه هاي شماره 3و4 ) قرار گرفته است .
يکي از دلايل احداث اين شهر بر روي اين تراس جلوگيري از خطرات وخسارات احتمالي ناشي از طغيان رودخانه هيرمند وسيلاب هاي فصلي وناگهاني ان وديگري حداکثر استفاده از اراضي مزروعي اطراف تراس مي باشد کاوشهاي اوليه نشانگر شهري بود بطول يک ونيم کيلومتر وعرضه 300 تا 800 متر از عهد هخامنشيان در سده ÷نجم وششم قبل از ميلاد که مدت زماني کوتاه حدود دو قرن معمور وآباد بوده است عدم يافت حصار تدافعي خارجي شهر حکايتگر آرامش وامنيت وثبات سياسي ونظامي امپراطوري هخامنشيان در آن زمان مي باشد .
اين شهر از جهات گوناگوني داراي اهميت مي باشد از يک سوي تنها شهر خشت وگلي از روزگار هخامنشيان است که در ان بر خلاف ساير آثار وشهري بجاي مانده از اين دوره نشانگر زندگي پادشان وکاخهاي مربوط به آنها مي توان به وضوح زندگي مردم عادي وخانه هاي انها را در کنار ساختمانها وبناهاي عظيم عمومي يا دولتي مشاهده نمود .
از سوي ديگر اين شهر از جمله شهرهاي منحصر به فرد در شرق ايران است که بدون برنامه ريزي رشد نکرده بلکه احداث شهر با نقشه وبرنامه ريزي مدون واز پيش تعيين شده صورت گرفته است .
بناها وساختمانهاي شهر تمامااز خشت با نقشه هاي مربع يا مستطيل شکل منظم و داراي ستونهاي فراوان وبا پوشش سقف هاي گنبد وضربي مي باشند.
در تعبيه ورودي وپنجره ها جهت وزش بادهاي سيستان در نظر گرفته شده است وآنچه در اين شهر بيتر از همه مشهود است توجه مردم اين شهر به مذهب واجراي آئين هاي خاص نيايشي در آن مي باشد که به همين دليل بسياري اين شهر را بنام معبد دهانه غلامان مي شناسند .
در نتيجه کاوشهاي صورت گرفته نيايشگاهي بزرگ با نقشه مربع (53×53) متر از زير ماسه هاي روان بيرون آمد که مهمترين بنا در بين ساختمانهاي شهر محسوب مي گردد که دوره اول آن با خشت هايي به ابعاد 12×50×50 سانتي متر ودوره دوم آن داراي خشت هايي به ابعاد 12×33×33 سانتي متر مي باشد در اين محل چندين نوع آتشدان مذهبي وسکو بصورت تک يا جفت در اشکال متفاوت وجود دارد که مراسم خاص مذهبي در ان اجرا مي شده است .
همانگونه که ذکر شد اين شهر داراي مدت زمان حيات کوتاهي بوده وبه سرعت متروک وخالي از سکنه مي شود با توجه به اينکه در کاوشهاي آن هيچ شواهد ونشانه هايي از بروز آتش سوزيهاي وسيع ويا هجوم نظاني ويا عوامل مخربي همچون سيلاب ويا طوفانهاي ناگهاني وعظيم شن که باعث تخريب وتخليه شهر گردد.مشاهده نگرديد وعلاوه بر آن در حين خاکبرداري از داخل اتاقها وساختمانهاي شهر هيچ شيئي سالم وقابل توجهي بدست نيامد تنها عاملي که امکان دارد باعث فروپاشي شهر شده باشد همانان مي تواند تغيير مسير رود هيرمند که حيات شهر به آن بستگي داشته مي باشد ومردم شهر نيز اين مجال را داشته اند تا کليه اسباب واثاثيه خود را به تدريج از شهر خارج نمايند .
برخي از مورخين اين شهر ((زرک)) يا زرنگ)) پايتخت ايالت زرنکاي يا درانگيانا اورده شده در کتيبه هاي دوران هخامنشي همانند کتيبه هاي داريوش در بيستون کرمانشاه ، شوس ، تخت جمشيد ونقش رستم وهمچنين کتيبه خشايارشا در تخت جمشيد ويا شهر زرين مورخين يوناني همچون کتزياس وايذو دور خاراکسي مي دانند.
پس اولين حفاري ان که توسط هيئت خارجي ايتاليايي صورت گرفته بود در سالجاري 1379 هـ ش نيز بمنظور تعيين حريم شهر واجراي پروژه چاه نيمه حوزه آبگير شماره 4 بخش هاي ديگري از شهر توسط هيئتي از سازمان ميراث فرهنگي کشور به سرپرستي جناب آقاي دکتر سجادي مورد حفاري وگمانه زني قرار گرفت .
دقيقا در محل احداث سد خاکي واتصال ان به تراس طبيعي يک مجموعه عظيم معماري کشف گرديد که نشان دهنده اين موضوع است که وسعت شهر با توجه به نتايج حفاري هاي اخير بيش از وسعت متصور اوليه مي باشد . در صورتيکه تغييري جدي در برنامه احداث پروژه چاه نيمه جديد شماره 4 بوجود نيايد بيش از نيمي از آثار شهر در زير آب فرو رفته واثر زه آب در آنسوي سد خاکي مابقي آثار معماري خشتي اين شهر منحصر بفرد از دوران هخامنشي را تهديد وسرانجام براي هميشه از ميان خواهد برد.